جدول جو
جدول جو

معنی به آفرید - جستجوی لغت در جدول جو

به آفرید
(دخترانه)
آفریده بهتر، به (بهتر، خوبتر) + آفرید (آفریده)، از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر گشتاسپ پادشاه کیانی و خواهراسفندیار
تصویری از به آفرید
تصویر به آفرید
فرهنگ نامهای ایرانی
به آفرید
نیکو آفریده
تصویری از به آفرید
تصویر به آفرید
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از وه آفرید
تصویر وه آفرید
(دخترانه)
آفریده خوب
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از به آفرین
تصویر به آفرین
(دخترانه)
به (بهتر یا خوبتر) + آفرین (واژه تحسین)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شاه آفرید
تصویر شاه آفرید
(دخترانه)
آفریده شاه، نام دختر فیروز پسر یزدگرد پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از وه آفرین
تصویر وه آفرین
(دخترانه)
آفریننده خوب یا خوبی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مهرآفرید
تصویر مهرآفرید
(دخترانه)
آفریده خورشید، نام همسر ایرج بنا به روایتی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ماه آفرید
تصویر ماه آفرید
(دخترانه)
آفریده ماه، آفریده شده چون ماه، از شخصیتهای شاهنامه، نام زنی زیباروی، همسر ایرج پسر فریدون پادشاه پیشدادی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از برزآفرید
تصویر برزآفرید
(دخترانه)
آفریده با شکوه، نام مادر فرود
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بخت آفرید
تصویر بخت آفرید
(دخترانه)
آفریده بخت و اقبال
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کی آفرید
تصویر کی آفرید
(دخترانه)
مرکب از کی (پادشاه) + آفرید (آفریده)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از با آفرین
تصویر با آفرین
لایق، تحسین، قابل
فرهنگ لغت هوشیار